سلام ، میترا هستم.
خدا رو شاکرم که می تونم با بیان گوشه ای از زندگیم الهام بخش دوستان ندیده ام باشم و البته این رو هم بگم که این گوشه ی زندگیم از خوشرنگ ترین و دلپذیرترین بخش های زندگیمه که به لطف گیلدا جان با آموزش های اصولی و جامع خودش، و ذکیه جان با چکش کاریهای نرم و لطیف و دوستانه اش قشنگ شده!
من بخش های موفقیت آمیز زیادی تو زندگیم داشتم ولی هیچوقت به این کاملی نتونسته بودم به تمام حوزه های زندگیم احاطه داشته باشم و به برنامه ریزی هام متعهد باشم.
توی هشت سال اخیر چون خدا بهم دو تا فرشته کوچولو داده بودو شاغل هم بودم، کم کم از تمام فعالیت های پیش برنده ام فاصله گرفته بودم،هرچند سعی می کردم همواره در مسیر رشد شخصیم باشم ولی انقدر نامنظم و با فاصله بودند که نه تنها راضی ام نمی کردند بلکه حس بی کفایتی و نا امیدی از خودم رو بالا می آوردند و این حس های آزار دهنده انقدر مزمن شده بودندکه عمیقا انرژی ام رو تحلیل می بردندو به جایی رسیده بودند که دیگه برام قابل تحمل نبودند و حس بینهایت بدی رو تجربه می کردم. مریضی های جسمی هم به صورت ثانویه در من ظاهر شده بودند که حس بدم رو مضاعف کرده بود تا اینکه گیلدا جان ،فرشته زندگیِ من تو آسمون زندگیم جلوه گری کرد. پست های ساده و کاملا کاربردی ایشون مدت ها بود که چون ستاره های آسمون برام سوسو می زد تا اینکه وارد کانال تلگرامشون شدم. شروع کارم رو با دوره "شروع تازه " که به صورت فایل های صوتی و رایگان بود شروع کردم.یادمه کلی رویا و هدف برنامه برای خودم نوشته بودم. بعد دوره رایگان " از رویا تا واقعیت" در وبسایت ایشون رو مشاهده کردم و کم کم تلنگر محکمی خوردم که"میترا بجنب! خیلی کار برای زندگیت هست که باید انجام بدی!"
چند بار برنامه ریزی کردم ،برای روتین های زندگیم چک لیست(به سبک خودم) تهیه کردم و توی چند هفته با وجود اجرای دست و پا شکسته اش خیلی حس بهتری پیدا کردم و حتی تاثیرش روی حال جسمیم هم علنی بود ولی این ناکاملی اجرام باعث شد که از گیلدا جان ،یعنی متخصصش کمک بگیرم...
اول پیگیر دوره روتین سازی شدم و چون هفته بعدش دوره شروع می شد سریع ثبت نام کردم و از شور و شوق وصف ناپذیرم همزمان دوره ۴۲ روزه سطح ۱ رو هم ثبت نام کردم و این اقدامم شد نقطه عطف زندگیم!
با انرژی ای که چند سال ذخیره شده بود و شوقی که برای اثبات خودم به خودم فوران کرده بود همزمان دو تا دوره رو شروع کردم. هنوز حال و هوای آسمونیه اون شروع رو یادمه! از خوشی رو ابرها بودم و با تلاش بی وقفه ام روی زمین می دویدم. احساس فعال بودنم بهم حس پیوستگی با زمین و طبیعت می داد. حتما دیدید که با طلوع آفتاب همه زمین به جریان می افته،گنجشک ها شروع روز رو با هیاهو جشن می گیرند،برگ درختها به رقص می آیند و حشرات به تکاپو؟! آنها هدفمندی و تعهد رو به صورت غریزی و با لطف بی کران خداوند در خودشان دارند و ما... ما هم داریم فقط باید ازون زیر زیرهای وجودمون بکشیمش بیرون!
آموزش های دوره تمام مطالبی که توی کتابهای راهنما و انگیزشی خونده بودم رو به صورت کاملا کلاسه شده و کاربردی و شسته رفته با عشق تقدیم می کرد و چقدر گیلدا جان رو نزدیک حس می کردم. گیلدا جان با بیان آزمون و خطاها و تجربه های شخصیش حس امید می داد. فقط کافی بود عمیقا بخوای تا عمیقا جلو بری!
آموزه های هرجلسه می توانست در صورت اجرا به تنهایی زندگی رو دگرگون کنه مثل آموزش سبک مینیمالیسم!
هر تکنیکی که آموزش می داد می تونست بمبی باشه برای از بین بردن عادت های غلط و زمان گیر ،و طنابی باشه برای بالا رفتن!
این هم از معجزات گیلدا جانه😊
با اینکه آدم سحرخیزی بودم و هر روز ۵/۵ صبح بیدار می شدم ،سحرخیزیم رسیده بود به قبل از طلوع خورشید!هر روز با ذوق ساعت ۴/۴۰ دقیقه بیدار می شدم و گاهی خودم هم ازین همت تعجب می کردم که البته انجامش روز به روز برام راحت تر میشد و به جایی رسیدم که انجام ندادنش برام سخت تر بود. حتی جمعه ها که تنها روز استراحتم بود هم برنامه رو پیاده می کردم.
با اجرای روتین های صبح و شب و اهداف رو به جلو، زندگیم رو به بهترین حالت جلو می بردم و پایان روز با ساختن یه نتیجه عالی نسبت به قبل خودم و حس رضایت و حال خوب می خوابیدم.
انگیزه تلاشم شده بود حال خوب همیشگی ام!
ذکیه جون تسهیلگر دلسوز و کاربلدم به صورت کاملا حرفه ای و با ریز بینی که داشت تمام روزِ من رو رصد می کرد. همیشه وقتی چک لیست من رو بررسی می کرد و دوباره با لحن شیرین و قشنگش بازگوش می کرد، کلی از خودم کیف می کردم و از دلچسب ترین لحظه هام شنیدن روزم با صدای ذکیه جون بود. انگار تو صداش جادو داشت! حضورش تو تمام لحظه هام برام انرژی بخش و جلو برنده بود.
به صورت نرم و لطیف اهداف،برنامه ها و چک لیستم رو چکش کاری می کرد تا به بهترین روش ممکن،بابِ سلیقه خودم در بیاد و کارآمدترین چک لیست برام ساخته بشه!
الان که دقیقا دو ماه از شروع دوره هام می گذره هم از نظر روحی خیلی احساس قدرت میکنم و قوی تر شدن عضلات اراده،تمرکز و تعهد رو به وضوح در خودم می بینم و هم از نظر جسمی با وارد کردن ورزش در روتین ها و برنامه ام و تقویت عضلاتم احساس سلامت دارم.
آموزش های مداوم به صورت روزانه دارم و کارهایی که یک عمر از انجامشون فرار کرده بودم رو شروع کردم و این قدرت رو در خودم می بینم که اهداف بزرگ و کوچک زیادی رو در آینده به انجام برسونم.
احساس تعادل و مدیریت در تمام زمینه های مورد علاقه زندگیم دارم. خودم رو بیشتر از قبل دوست دارم و بیشتر از همیشه شکرگزار خدای مهربانم هستم و این حال خوب رو برای همه همنوعانم از صمیم قلب آرزو می کنم.
یا حق